اومدن با کلی تاخیر
سلام آترین، فرشته پاک من چند وقته نیومدم به سراغ وبلاگت. نه این که نخوام، نشد که بیام. اتفاقات زیادی افتاد و .... متاسفانه پدر بزرگم بعد از یه بیماری سخت فوت کرد. خدا رحمتش کنه و گناهانشو بیامرزه. دلم نمی خواست هیچ وقت از این چیزا توی وبلاگت بنویسم اما چاره چیه، مرگ و زندگی، شادیو غم، همیشه و همیشه با هم بوده. می دونی وقتی یکی رو از دست می دی، هر چی هم که ازش دور باشی اما بازم دلت می گیره. آترین نمی دونم این پستو کی خودت می خونی و کی با احساست می خونی، اما دلم می خواد وقتی من از پیش تو رفتم جوری نباشه که زندگیت دچار بحران بشه و مسیر زندگیت دچار چالش . من همه ی سعیمو می کنم تا وقتی هستم، کنار...
نویسنده :
مامان سما
10:56