آترین آترین ، تا این لحظه: 10 سال و 10 ماه و 27 روز سن داره

آترین فرشته کوچک من

اولین تجربه آرایشگاه رفتن آترین بانو

سلام ناز دخترم   خوبی مامان؟؟ یه دونه ای واقعا یه دونه، منحصر به فرد و زیبا. باهوش و توانمند. دیشب به بابات می گفتم اگه روزی هزار بار خدا رو شکر کنیم به خاطر داشتن این فرشته کوچولو بازم کمه. تو بزرگترین و زیباترین هدیه خداوند به زندگی من و پدرت هستی. یکشنبه 16 شهریور برای اولین بار بردمت آرایشگاه. منو سارا. از قبل نوبت گرفتیم. وقتی بردیمت اول خیلی کنجکاانه همه جا رو نگاه می کردی بعدشم مثل خانم نشستی و خانم ارایشگر موهاتو کوتاه کرد. باور کن همه تعجب کرده بودن که شما تا این حد رفتارات بیشتر از سن خودت هست نازنینم(ماشااله) وقتی هم که رفتیم خونه از دایی حسین رونما گرفتیم از بابایی و مامانی هم همینطور و هنوز که هنوزه از بابات...
29 شهريور 1393

این روزهای آترین

سلام زیبا رخ من آترین   قبل از هر چیزی بهت بگم آترین خییییییییییییییییییییییلی شیطونی خییییییییییلی ماشااله. کارایی می کنی که آدم چند وقتیه گریه الکی یاد گرفتی، تا به خواستت نرسی شروع می کنی ادای گریه رو در آوردن و اگه کسی بهت توجه نکنه واقعا شروع به گریه می کنی منم تازگیا بلد شدم و بهت می خندم و شما هم تموم می کنی قبل از جدی شدن ماجرا. اما دیروز به معنای واقعی از دستت کلافه شده بودیم(برای اولین بار) از درو دیوار ماشااله بالا می ری. تمام کابینتام و بیرون می ریزی. چند روز پیش دنبالت می گشتم پیدات نکردم رفت دیدم رفتی تو کابینت نشستی. از گاز بالا می ری. رو لبه های مبل می ایستی و دست می زنی. وقتی یه چیزی ر...
1 شهريور 1393

14 ماهگی آترین نازنینم

سلام شیرین تر از عسلم آترین نازنین دخترم، خوبی مامان گل؟؟؟ آترین نازنینم، چقدر دوست دارم و چقدر از کنار بودن با تو لذت می برم، هر چند یه کم اخلاقت عوض شده و یه کوچولو بهانه گیر شدی. . اما اینو بدون که همیشه عشق منی دخترم. الان دیگه 14 ماهت تموم شده، چقدر زود گذشت، چقدر زود بزرگ شدی و چقدر من دلتنگ روزهاییم که گذشت و بی تاب روزهایی که می آیند. تو این ماه کلی چیزای جدید یاد گرفتی، البته چون من سر کار می رم و سرم شلوغه نمی تونم همه چیزا رو به خاطر بسپرم یا یادداشت کنم. اما یه سری کلمات جدید می گی مثل آله= خاله    الام= سلام    آیه= آره    اوبی= خوبی      ...
21 مرداد 1393

این روزهای نفسم آترین

سلام دختر شیرینم این روزات خیلی خوردنی شدی، کارایی می کنی بامزه و دوست داشتنی. چند روز پیش سرت به دیوار خورد و منو خاله عاطفه کلی ناز و نوازشت کردیم.یه ساعتی گذشت بود از این اتفاق و هرکی پی کار خودش بود و شما هم از تنهایی بازی کردنت خسته شده بودی رفتی دقیقا همونجایی که سرت به دیوار ورده بود آروم سرتو به دیوار زدی و سرتو به نشونه درد گرفتی و ناله کنان پیش خاله عاطفه اومدی. الههههههههههههههههههههههههی قربونت برم. خاله عاطفه هم تا جایی که جا داشت بوسید تو رو. شبی که برا عقیقه می کردیم _26 تیر)از دیدن این همه بچه تو خونه آقا بزرگ و این همه شلوغی کلی شور اومده بودی و چند تا کلمه به زبون آوردی(البته شاید قبلنم گفتی بودی و به گوش من نیومده...
4 مرداد 1393

عقیقه برای آترین

تنت به ناز طبیبان نیازمند مباد             وجود نازکت آزرده گزند مباد شاداب دخترم اترین سلام منو و بابات با مشورت باباجون و مامان جون بالاخره تصمیم گرفتیم که تو ماه رمضان برات گوسفند عقیقه کنیم و اونو با فامیل و نیازمندان سهیم بشیم. 19 رمضان صبح بلند شدیم و رفتیم تا گوسفند رو برات قربونی کنیم. من دعاشو خوندم و بعد از اون گوسفند قربونی کردند و بعد از اون بردیم خونه آقا بزرگ تا برای افطاری اونو بپزن. باباجون زحمت غذاتو کشید که همه هم تعریف کردن و گفتن خوشمزه است. دستش درد نکنه. نزدیکای افطار منو بابات و مامان جون ظرفا رو تو ماشین گذاشتیم و بردیم تا بین مردم تقسیم کنیم. ...
1 مرداد 1393

13 ماهگی آترین عزیزم

سلام دخترم، دلیل زندگیم   احوالات شما مامان.خوبی ایشاله. ایشااله که خوب و خوش و خرم باشی همیشه و همه جا عزیز دلم. 1 سال و یک ماهه شدی دختر نازنینم.این روزات چقدر ناز و دلنشینی. چقدر دوست داشتنی و زیبا. عاشق لحظه به لحظه با تو بودن هستم. تو این ماه خیییییلی چیزا یاد گرفتی. راستی دیروز که برای وزن بردمت بالاخره 300 گرم به وزنت اضافه شده بود(بعد از مدتها ثابت بودن در وزن) جمعه که بابات زنگ زده بود و گوشی رو بهت دادم همینطور بین کلمات نامفهومت گفتی خوبی و ماهم کلی ذوق کردیم و خندیدیم. یه مدته که می گی خودت می خوای غذا بخوری و میوه و اینا رو برات تو پشقاب می زارم تا خودت بخوری. ریتم جمله رو می یری و به شدت می خ...
22 تير 1393

ارتباط با کودکان

ارتباط، فرآیندی کاملاً پیچیده است که طی آن کودک اطلاعات بسیاری را از شما دریافت می کند و چیزهای زیادی می آموزد، بنابراین یکی از پایه های صمیمیت و برقراری ارتباط، انتقال درست اطلاعات است و شما باید قادر باشید در کوتاهترین زمان و با بهترین و مؤثرترین شیوه های ممکن، اطلاعات مورد نیاز را به کودک انتقال دهید. برقراری ارتباط مناسب با فرزندان مهارتی تربیتی است. تربیت کردن فرزندان در صورتی که ارتباط مناسبی بین والدین و فرزندان ایجاد شود، امری موثر و لذت بخش است. برقراری ارتباط مناسب یکی از عوامل افزایش اعتماد به نفس و احترام دو طرفه است. در این مطلب به بخشی از اصول صحیح ارتباط بین والدین و کودک اشاره شده است که می تواند آموزنده باشد. * فرزند ش...
17 تير 1393