یه روز خوب با دوستای جدید آترین
نازنین دخترم آترین سلام چند وقتیه، با مامانایی که مثل خودمون دلبند کوچولویی دارن آشنا شدیم و دیروز قرار گذاشتیم تا همدیگرو ببینیم. قرارمون تو خونه بازی بود و ما هم رفتیم.عصر خوبی بود. همون اول کار که وارد خانه بازی شدی رفتی به سمت وسایل آشپزخونه و علی هم یه کوچواو اومد کنارت تا باهات بازی کنه. هلنا کوچولوی ناز نازی اومد با آترین بازی کنه. مهدیس عزیز، آترین نفسم و هلنای نازنین آترین و محمد طاها آترین بانو که همش دوست داشت با نی نی های بزرگتر از خودش بازی کنه آترین و اون خانم کوچولو هم اوین جون هستش. تو دلیل خنده های منی، هر صبح وقتی چشمانم را باز می کنم و صورت...
نویسنده :
مامان سما
11:00