این روزهای آترین بانو
سلام فرشته بی همتای من
فرشته کوچولوی من، ماه تابان من، زیباترین هدیه خدای من، کاش عشقی که بهت دارم توی این کلماتی گنجونده می شد، اما حتی این کلماتم نمی تونن عشق من به تو رو توی خودشون جا بدن.....
فقط خدا می دونی که چه دلبری شدی این روزا....
وقتی از سر کار میام و با شنیدن صدای من طاقتت تموم می شه و بغض و خنده رو با هم به من نشون می دی...
وقتی شیر می خوری و انگشت منو توی دستای کوچک نازنینت می گیری.....
وقتی بی تابی و فقط بودن من آرومت می کنه....
وقتی با دیدن من گل از گلت می شکفه....
وقتی دستاتو به نشونه در آغوش کشیدنت باز می کنی....
هزاران با خدا رو به خاطر بودنت شکر می گم، دلم می لرزه وقتی این همه زیبایی رو خدا به من هدیه داده و منو لایق داشتن چون تویی دونسته.
ازت ممنونم که به زندگیم قدم گذاشتی و ازت ممنونم که دنیای منو رنگی تازه بخشیدی دختر نازنینم.
تا دنیا دنیاست من از شراب عشق تو مستم زیبا دخترم.
دیروز تولد مامان جون بود. منو بابا هم سورپرایزش کردیمو ....
خیلی خوشحال شدم عزیزم.
البته دیروز عسل بانوی من یه دست گلم به آب دادو لیوان مامان جونو از روز کابینت کشید و انداخت زمین و لیوان شکست.....
فدای سرت زیبا دختم...
دوست داررررررررررررررررررررررررم.