آترین و اولین روز عشق
سلام آترین مظهر عشق من
چند روز پیش روز عشق بود.
روز عاشقا، روز کسایی که همدیگرو دوست دارن و به هم عشق می ورزند.
وقتی خدا تو رو به من هدیه داد فهمیدم که هنوزم منو دوست داره و عاشق منه، مگه می شه کسی رو دوست نداشته باشیو همچین هدیه باارزشی بهش بدی؟؟؟؟
وقتی خدا تو رو به من هدیه داد فهمیدم چقدر زندگی قشنگه وقتی عشق تو لحظه به لحظه ی اون جریان داره.
وقتی خدا تو رو به من هدیه داد فهمیدم که باید عشق بورزم چون زندگی یه من عشق هدیه داده یه عشق بزرگ.
آترین تو زیباترین گل زندگی من هستی، حتی اگه بچه هایی غیر از تو هم داشته باشم اما تو برای من دنیایی از عشق بی مثالی.
من با تو مادر شدم، من با تو عشق یه مادر به فرزند رو فهمیدم، من با تو به زندگی برگشتم، من با تو فهمیدم که فهمیدم که خدا هنوزم به من عشق داره.
مگه میشه مادر فرشته کوچولویی مثل تو بود و عاشق نبود، مگه می شه فرشته ای مثل تو رو داشت و هر لحظه از زندگی رو مدیون خداوند نبود. مگه می شه نفسی مثل تو داشت و بی عشق نفس کشید.
تو به من عشق هدی دادی و آرزوی قلبی من برای تو یه زندگی پر از عشقه، پر از دوست داشتن، پر از محبت.
آترین، دخترم، توی زندگیت همیشه و به همه عشق بورز، چون عشق، عشق می آفرینه، عشق زندگیتو زیبا می کنه و وجودتو پر از زیبایی و سرآمد همه ی عشق ها عشق به خداونده، کسی که تو را با عشق آفرید و با وجود تو هزاران عشق به زندگی منو پدرت هدیه داد.
روز عشق همیشه بر تو مبارک باشه فرزندم.
راستی تو این روز تو از منو بابات کادو هم گرفتی، برات یه عروسک خریدیم که عکسشو بعدا می ذارم.
و آخر شب، وقتی داشتیم می رفتیم خونه بابات برای من یه کادو خریده بود، اشک توی چشمام جمع شد، باورم نمی شده، کیفی رو که یه بار خودم پسندیده بودم منتها چون گرون بود صرفه نظر کردمو با یه شاخه گل بهم هدیه داد.
چقدر خوبه، وقتی که نا امیدیف وقتی که فکر می کنی هیچی دیگه مثل قبل نیست، یکی باشه که به یادت بیاره هنوز برای اون همه چیزی.
احمد همیشه ممنونم ازت به خاطر عشقی که بی منت و بی توقع به من ارزانی داشتی.
خیلی دوست دارم.
خیلی دوستون دارم