3 ماهگی آترین کوچولو
سلام فرشته آسمونی من
آترین کوچولوی من، دیروز 3 ماهت تموم شد. رفتم قد و وزنتو گرفتم که خدا رو شکر رشد خوبی داشتی.
این ماه خیلی بزرگ شدی. خوابات منظم تر شده، منو می شناسی، به بعضی از واژه ها و حرکات می خندی. با صدای من آروم می شی، دوست نداری بغل غریبه ها بری و فقط دوست داری تو بغل آشنا ها باشی. وقتی بی حوصله ای یا وقت خوابت حسابی اخلاق می فروشی و بلعکس وقتی از خواب بیدار می شی جیگری می شی که نگو و نپرس. سعی می کنی بعضی چیزا رو با دستت بگیری اما هنوز این کارو قشگ بلد نیستی. همچین انگشتاتو می خوری و یه صدایی بلند می شه که هر کی ندونه فکر می کنه، چی داری می خوری. صبحا وقتی بیدار می شی خیلی خوش خلاقی اما جرات یه لحظه تنها گذاشتنتو ندارم چون طاقت تنهایی نداری. یه چند وقتی صبحا آویز بالای تختتو روشن می کنم تا آهنگ بزنه و بچرخه، تو ام با دیدنش اینقدر ذوق می کنی که حد نداره. منم می رم سراغ کارام و آماده می شم تا بیام سر کار. فعلا تا وقتی که مامان جونت مدرسه نرفته و خاله عاطفه هم این جاست خیالمون راحته اما........
فقط خداست که اندازه عشق من به تو رو می دونه.